چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

بقض

 

 اگه رفتی...

اگه یه روز رفتی

و

دیگه برنگشتی

بهت قول نمیدم

که

منتظرت بمونم

اما

از تو می خوام

وقتی اومدی

یه شاخه گل

روی قبرم بزاری... 

 

پی نوشت : نمی دانم پس از مرگم که آید بر مزار من ؟! که بنشیند به سوگه من  سیه چشمی سیه برتن کند یا نه ! ولی سوگند ...به جان دلبرت سوگند ... مرا هم یا کن آن شب که من در زیر خاک  سرد تنهای تنهایم ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد