چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

چیزی ندارم خستم

اینجا مجلس ختم من است

مزاره من

 

قصه غم مگه تموم میشه
 اشک  نم نم مگه تموم میشه
دردو ماتم مگه تموم میشه
دردو ماتم مگه تموم میشه
دل تو دلم نیست چشمام ابره بهاره
دست خودم نیست گریم بی اختیاره
کسی نمی دونه بعد تو چند دفعه مردم
کسی نمی دونه چه جوری دوام اوردم
زخم تو دل من میشه قاتله من
شاهده حرفامه گریه های من
سیل چشمام مگه اروم میشه
زخمه دلم مگه اروم میشه 

البته من خیلی وقته جنازم چیزی نمونده از من

نظرات 1 + ارسال نظر
شیرین پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:12 ق.ظ http://tanhaeehayam.blosky.com

و هیچ از من نمی ماند ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد