-
بقض
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 20:18
اگه رفتی... اگه یه روز رفتی و دیگه برنگشتی بهت قول نمیدم که منتظرت بمونم اما از تو می خوام وقتی اومدی یه شاخه گل روی قبرم بزاری... پی نوشت : نمی دانم پس از مرگم که آید بر مزار من ؟! که بنشیند به سوگه من سیه چشمی سیه برتن کند یا نه ! ولی سوگند ...به جان دلبرت سوگند ... مرا هم یا کن آن شب که من در زیر خاک سرد تنهای...
-
لبخند
جمعه 27 دیماه سال 1387 20:59
-
عاشقیمون مبارک
جمعه 27 دیماه سال 1387 08:52
آه ...ای هم صدای روزهای بی کسی صدایم کن ... تو می دانی سنگ صبور بودن به هنگام شکستن سخت است پس صدایم کن ... برگرد مرهم روزهای دیوانگی ... تشنه ی عطر نفس های توام ...با من بمان ای مهربان با من ...رهایم مکن در این هیایوی شوم ِپر از سایه ...بگذار هم خانه بماند صدایت با من ...رها مکن دست های نیاز مند و کوچکم را مگذار این...
-
چی بگم اخه
جمعه 20 دیماه سال 1387 18:51
امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند چشمانم بس که باریده تحمل نور مهتاب را هم ندارد آخ که چقدر تنهایم دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته روبروی آینه نشسته ام آیا این منم؟ !!! شکسته...دلتنگ...تنها تو با من چه کردی!؟؟؟ شاید این آخرین زمزمه های دلتنگیم باشد دیگر هیچ نخواهم گفت اما...
-
سوخته دلان
سهشنبه 17 دیماه سال 1387 09:19
به نام معبودی که سوختن پرهایم را دید ... پس چرا کمکم نکردی که... روزگاری این تن برهنه پر بود از پرهای رنگین ...روزگاری بال هایی داشتیم که عشق پرواز آن ها را نیرومند می کرد...و دیر زمانی بود که تمرین پرواز می کردم...ولی ای وای ... وای که زود پریدم و زمانی پریدم که پنجره ات را بسته بودی و من به شیشه خوردم...صدای خورد...
-
عنوان می خواهی چی کار
سهشنبه 17 دیماه سال 1387 09:05
مزارعت عشق را بی طاب کرده فلک را بنده سرداب کرده گواهی می دهم این قبر کوچک که مردی را خجالت اب کرده داخلم مثل اتیش داره می سوزه عباس حاجت همه دادی من چی عباس اقا بده حاجت منم . عباس ارمنی می اید از تو چیز می گیره من بدبخته بیچاره چند ماه دارم میام نمیدی باشه : عباس حاجتم نمیدی باشه تو رو به حق تو رو به حق تو رو به حق...
-
ساقی
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 18:49
به خیمه قته اب است همه دلها کباب است علی اصغر به دامان رباب است اتش بالا گرفته دل سقا گرفته که لبها تشنه یک جرعه اب است به خیمه قته اب است همه دلها کباب است علی اصغر به دامان رباب است اتش بالا گرفته دل سقا گرفته که لبها تشنه یک جرعه اب است به خیمه قته اب است همه دلها کباب است علی اصغر به دامان رباب است اتش بالا گرفته...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 دیماه سال 1387 09:42
سلام نمیدونم در این مورد چی باید گفت خودتون بگین www.razavi.tv نمیدونم خونه امید بود زندگی کردم این جا ..................
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذرماه سال 1387 22:59
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگرجوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند. برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتر است. برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد. اما زیر تخته سنگ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذرماه سال 1387 11:18
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است . عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است . عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است . عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است . صبر باید کرد زمانه چه کرد آدمه ۶ ماهه چه قدر صبور شد . قریبی اسیری چاره داره که اخر کشد ما را غم یار ما که افسرده حال چون ننالم . شکسته پر بال...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذرماه سال 1387 10:57
موضوعهای انشامونو توی مدرسه یادت هست یا نه ؟...علم بهتراست یا ثروت ؟؟؟؟؟ میدونی من چی جواب دادم ؟,گفتم هیچکدوم ........... گفتم عشق همه خندیدن ازهمون بچگی گم و تنهابودم هیچکی بغض منودرک نمیکرد امروز دوباره یکی ازم پرسید علم بهتر است یا ثروت ؟ وباز درحالی که اشک تو چشام حلقه زده بود جواب دادم هیچکدوم ............. گفتم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذرماه سال 1387 10:34
آموخته ام چیزهای کم اهمیت را تشخیص دهم و سپس آن هارانادیده بگیرم. آموخته ام که باخت در یک نبرد کوچک را به قصد برد در یک جنگ بزرگ بپذیرم . آموخته ام زندگی را از طبیعت بیاموزم ، چون بید متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت ، مثل صنوبر ، صبور ، مثل بلوط مقاوم ، مثل رود ،روان ، مثل خورشید با سخاوت و مثل ابر با کرامت باشم ....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1387 17:02
غروب بود غمی می وزید در کوچه فرشته پر خود می کشد در کوچه در انتهای در نزدیک همین کوچه همین همه را با سنگ میدید در کوچه رد شم برم ادمه 6 ماهه خودش را بد بخت کرد چون بلد نبود دستش قطع کرد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1387 16:40
اره این wb خالی چون خستم هر کس هر چی می خواهد بزاره 1قاعده نجاری میگه 2 بار اندازه بگیر 1 بار ببر من کلی اندازه گرفتم اما اوستام اوستا نبود خیلی چیزا یاد نداده بود تا حالا تو سرم نزده بود اگه می زد وزم این نبود که این طوری کنم